شاهراه موفقیت
همه انسانها دارای استعداد نامحدود موفقیتند بلا استثناء
درباره وبلاگ


سلام. به وبلاگ من خوش آمدید. در این وبلاگ نقطه نظراتمان را در رابطه با موفقیت مالی و تجارب انسانهای موفق جهان را به عرصه نمایش می گذاریم تا از ره آورد آن زندگی مان را ثمر بخش تر کنیم. انسانها هر آنچه را که فکر می کنند در دنیای بیرون خود خلق می کنند. برای پرواز در آسمان اندیشه به دو بال باور و روحیه نیاز است.
نويسندگان
شنبه 26 اسفند 1391برچسب:, :: 8:35 :: نويسنده : سجاد علوی

 تلقی خفاش از نور در حقیقت خورشید بی تاثیر است.

اینکه من و تو موفقیت رو فقط مال اونایی بدونیم که بابای پولداری دارن یا استعداد آنچنانی دارن فقط یه کوته بینی و کلاه سز خودمون گذاشتنه.

شنبه 19 اسفند 1391برچسب:موفقیت, :: 14:59 :: نويسنده : سجاد علوی

1- آینده متعلق به کسانی است که از رقابت دست نکشند. هرگز از بهتر شدن دست برندارید.

2- بزرگترین مانع بر سر راه «موفقیت» در حرفه تان ، آگاه نبودن از انتظاری است که دیگران از شما دارند . اطمینان حاصل کنید که در این مورد آگاهی کافی دارید.

3- «خوب بودن» به ندرت برای موفقیت کافی است. «عالی بودن» را معیار خود قرار دهید و از «متوسط بودن» پرهیز کنید.

بدترین نوع استفاده از وقت این است که کاری را که ابداً لازم نیست به بهترین وجه انجام دهید.

4- دستمزد شما نسبت مستقیم دارد با این که کارتان چیست، چقدر آن را خوب انجام می دهید، و این که تا چه حد انتخاب فرد دیگری به جای شما مشکل است.

5- تنها عاملی که می تواند برای شما واقعاً امنیت شغلی ایجاد کند این است که تا چه حد می توانید کار خود را خوب انجام دهید.

6- شغلتان هرچه باشد، ابتدا باید در کارتان فرد با ارزشی شوید و آنگاه وجود شما در سازمان ضروری خواهد بود.

7- همیشه در کارتان از دیگران تا حد زیادی پیشی بگیرید. در این صورت دیگران نمی توانند با شما رقابت کنند.

8- مشتری شما کسی است که به شما وابسته است و شما نیز برای موفقیت به او وابسته هستید.

9- مهمترین مشتری شما «رئیس» شماست.

10- همیشه براساس اولویت هایی که رئیستان برای شما تعیین می کند کار کنید.

11- بدترین نوع استفاده از وقت این است که کاری را که ابداً لازم نیست به بهترین وجه انجام دهید.

«خوب بودن» به ندرت برای موفقیت کافی است. «عالی بودن» را معیار خود قرار دهید و از «متوسط بودن» پرهیز کنید.

12- وقت صرف کردن برای انجام کاری که در اولویت نیست ، آینده کاری شما را به خطر می اندازد.

13- توانایی تعیین اولویت ها و سپس شروع و انجام سریع کارهای مربوطه موجب می شود در کارتان سریع تر پیشرفت کنید.

14- دانش قدرت است. دانش یا مهارت تخصصی در حوزه کاری تان پیشرفت شما را تسهیل می کند.

15- داشتن تخصص و کارآیی برای پیشرفت در کار ضروری است.

منبع :
بخش اجتماعی سایت تبیان 

چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:, :: 15:50 :: نويسنده : سجاد علوی

 گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری 

دانی که رسیدن هنر گام زنان است؟

آبی که برآسود زمینش بخورد زود 

دریا شود آن رود که پیوسته روان است.

وقتی مقصد و مسیر مشخص است تنها با راه رفتن در مسیر منتهی به مقصد ما به هدف و مقصدمان میرسیم.

وای از اینکه هدفی نداشته باشیم آن وقت فقط دور خودمان داریم میگردیم.

عمل گرایی عامل تمایز افراد موفق و ناموفق است.

 

چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:, :: 15:39 :: نويسنده : سجاد علوی

 گر مرد رهی میان خون باید رفت

از پای فتاده سرنگون باید رفت

تو پای به راه در نه و هیچ مپرس 

خود راه بگویدت که چون باید رفت.

اینطور در پی هدف رفتن مال اهدافیه که خیلی مهمند و فلسفه وجودی ما رو تشکیل میدن.

مثل امام حسین علیه السلام.

چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:, :: 15:31 :: نويسنده : سجاد علوی

 تلاش مستمر و مداوم و پیگیرانه خیلی بهتر از خودکشی مقطعی  و . . . است.

شاعر گفته :

رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود

 رهرو آن است که آهسته و پیوسته  رود .

 

چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:, :: 15:27 :: نويسنده : سجاد علوی

 افراد موفق وقتی دست از تلاش میکشند که به هدفشان رسیده باشند نه اینکه خسته شده باشند.

چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:, :: 15:22 :: نويسنده : سجاد علوی

 از تلاش باز نایست قله تنها از قعر دره است که بلند به نظر میرسد.

یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:, :: 13:20 :: نويسنده : سجاد علوی

چرا شکـــفته نباشم خـدا سبب ساز است

دری که بــــــــنده ببندد در دگر باز است. 

     

انسان در مقایسه با سایر موجودات با تکیه بر قدرت تعقل و اختیار توانسته است که روز به روز در مسیر پیشرفت و ترقی در کلیه ابعاد زندگی گام بلند و بلندتری بردارد. اولین عصری که انسانها را به همدیگر مربوط کرد و به تبع آن تمدنهایی شکل گرفتند عصر کشاورزی بود.

    بشر غارنشین که از شکار حیوانات وحشی و استفاده از گوشت آنها غذای خود را تامین می کرد و مهمترین سلاحشان همان سنگ بود به تدریج متوجه شد که گیاهخواری نیز یک نوع سبک زندگی می باشد. ضمن اینکه خطرات شکار را هم نداشت. اما پیدا کردن مواد غذایی لازم مستلزم گشت و گذار فراوان بود. پس از مدتی این افراد با شناسایی نحوه رشد این گیاه ها به این نتیجه رسیدند که می توانند این دانه ها را در کنار هم بکارند تا کشت و برداشت آن راحت تر شود. بنابراین اولین اجتماعات بشری ، در کنار رودخانه ها و آبها تشکیل شدند.

    در یک چنین تغییر عظیمی که به تبع آن پارامترهایی همانند دولت سازی ، ملت سازی و فرهنگ و تمدن و تاریخ و خط جای خود را در اذهان بشری جا کرد مسلم است که این دنیای جدید (عصر کشاورزی) در مقایسه با دنیای سابق ( غارنشینی) کاملا متفاوت جلوه کند.

     اول اینکه چیزی تحت عنوان جامعه خود را مطرح کرد. چون جامعه با اجتماع متفاوت است. اجتماع به گروهی از افراد اطلاق می شود که برای مراسم خاصی دور هم جمع می شوند مثل صد هزار نفر که برای دیدن یک مسابقه فوتبال در یک جا جمع می شوند. ولی جامعه به گروهی اطلاق می شود که در کنار هم به صورت جمعی زندگی می کنند و  هر یک عهده دار وظیفه و مسئولیتی می باشد.

  در موج کشاورزی در حقیقت "زمین" عامل تعیین کننده بوده است . زمینِ بیشتر و بزرگتر؛ بزرگی خانواده، رشد اقتصادی بهتر، سرمایه بیشتر و قدرتمند بودن در تمامی زمینه ها را به همراه داشته است . مثلا فردی که زمین بزرگتری را در اختیار داشته، تولیداتش بیشتر بوده است. بر اثر تولیدات این خانواده ی بزرگتری داشته و در نتیجه از سرمایه ی بیشتر و اقتصادی پر رونق تر برخوردار بوده است. زمین داران بزرگ در این عصر حتی در تعیین حکومتها تاثیرگذار بوده اند.

    در چنین جوامعی ، کثرت فرزند ذکور یک عامل مهم به شمار می رفت چرا که  به عنوان نیروی کار به شمار می رفت. چیزی به نام بازنشستگی یا بیمه وجود نداشت. ساعات کار هم مفهوم خاصی نداشت. 

   برخورد امواج با شکاف بین نگرش ها و ذهنیت های مردمی که موج صنعتی را درک کرده اند و مردمی که هنوز با نگرشها و ذهنیت های موج اول یا موج کشاورزی زندگی می کنند، رخ می دهد.

    این شکاف بین دو نگرش قدیمی و جدید (کشاورزی- صنعتی) با درگیری های فیزیکی ، فرهنگی ، هنری ، اجتماعی و حتی خانوادگی آشکار می شود. حتی جنگهای بسیاری در راستای این برخورد امواج شکل می گیرد که نمونه ی بارز یکی از این جنگهای خونین، جنگ بین شمال و جنوب در قاره ی آمریکا می باشد. این جنگ در حقیقت بر سر این موضوع بوده است که قاره ی جدیدِ در حال شکل گیری صنعتی باشد یا کشاورزی؟

    در حقیقت بروز این اختلافات و درگیری ها بین موج صنعت و کشاورزی ریشه در الگوهای ذهنی (پارادایم) افراد داشته است. به این صورت که زمین داران و کشاورزان و حتی حکومتهائی که در موج کشاورزی حاکم بودند، اینطور می پنداشتند که موج صنعت و غالب شدن این موج بر شرایط، باعث از بین رفتن منافع آنها می شود. با نگاهی به تاریخ کاملا مشهود است که از پائین ترین سطوح اقشار جامعه (کشاورزان ) تا بالا ترین سطوح (زمینداران و حکام ) مخالفت هایی در راستای ظهور موج جدید (موج صنعتی )وجود داشته است.به عنوان مثال به مرور زمان و غالب شدن موج صنعت که باعث گسسته شدن خانواده های گسترده شده بود ، مخالفتهایی از سمت بزرگ خاندان یا خانواده برای جلوگیری از این گسستگی به وجود آمد. (اشاره به فیلم پدر سالار )

    نکته بسیار حائز اهمیت این است که قبل از اینکه بشر درگیر مسائل  برخورد امواج شود ،با مسائل حل نشده ی بسیاری از موج کشاورزی مواجه بوده است. در حقیقت همان مسائل قبلی و نیاز های بشر در موج پیشین، باعث به وجود آمدن موج جدید شده بود. به عنوان مثال افزایش جمعیت بشر در عصر کشاورزی و نیاز روز افزون جوامع بشری به آب،غذا، مسکن و انرژی باعث به وجود آمدن موج صنعت شده بود. ولی باز هم بشر عصر کشاورزی، کاملا با به وجود آمدن موج جدید مقابله می کرد و دلیل اصلی این مخالفت نگاه کردن به آینده و مفاهیم در حال شکل گیری، با نگاهی قدیمی و سنتی بوده است.

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
پيوندها


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 37
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 202
بازدید ماه : 202
بازدید کل : 30843
تعداد مطالب : 29
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



javahermarket